farhangian91banner

آخرین شانسِ آمریکا و ایران

فرارو پایگاه خبری “فارن افرز” در گزارشی، ضمن اشاره به روند مذاکرات و رسیدن به آن در حال حاضر و وضعیت فعلی توافق قریب الوقوع، به طور خاص به این مسئله می‌پردازد که شرایط جاری برای دستیابی به توافق با ایران، به مراتب متفاوت از شرایط است. که در بحبوحه سال ۲۰۱۵ و دستیابی به نسخه اولیه توافق برجام شاهد آن بودیم.

به گزارش فرارو به نقل از فارن افرز؛ با این حال، مراحل بعدی که در روند احیای برجام ارائه شده است، امیدواری‌ها در جهت حصول توافق در این رابطه را به میزان قابل توجهی افزایش داده است.

با این همه، سوال اساسی در این میان این است که آیا دستیابی به یک توافق احتمالی میان ایران و غرب و به طور خاص میان ایران و آمریکا با برجام، توافقی پایدار خواهد بود؟

در پاسخ به این پرسش، اما و اگرهای زیادی مطرح است؛ با این حال آنچه که مسلم است این نکته می‌باشد که اساساً دستیابی به یک توافق برای ایران و آمریکا در شرایط کنونی، در نوع آخرین شانس برای جلوگیری از عملیاتی شدن سناریوهای پُرهزینه‌ها و البته پُر از چالش ارزیابی می‌شود.

فارن افِرز در این رابطه می‌نویسد: «همزمان با تداوم جنگ، دیپلماسی در چهارچوب مذاکرات اتمی وین با جامعه احیای برجام، در حال اثربخشی و رسیدن به نتیجه است. برخی از پیش‌بینی‌های قبلی، مطرح‌کنندگان در آستانه حصول توافق و احیای برجام هستند. مسئله در صورت تحقق تا حد زیادی در مورد ایران و آمریکا است.

به گفته‌های آشنا به پیش‌نویس متن توافقی که در روز‌های اخیر میان ایران و اروپا دست به دست می‌شود، بر اساس توافق احتمالی جدید، ایران بار دیگر از ذخایر اورانیوم غنی‌شده خود صرف نظر می‌کند و صرفاً ۳۰۰ ماده اورانیوم غنی شده در سطح پایین را دارد. حفظ می کند. ظاهراً بنا است که ایران غنی سازی بالاتر از 3.67 درصد را نیز کند و هزاران تریفیوژِ پیشرفته را از چرخه عملیاتی کنار بگذارد.

در عین حال مسیر ایران در چهارچوب دستیابی به پلوتونیوم و سایر موادی که گفته می‌شود برای ساخت تسلیحات اتمی نیز سَد خواهد شد. البته که برنامه اتمی ایران دیگرِ هدف بازرسی‌های تحقیقات بین‌المللی از سوی آژانس بین‌المللی انرژی اتمی نیز خواهد گرفت.

اگر توافق جدید حاصل شود، اساساً در نوع خود نقطه عطف توجهی برای امنیت ملی آمریکا و ثبات در موضع خواهد بود. از این نظر آمریکا می‌تواند بار دیگر روند نظارت‌ها را بر برنامه اتمی ایران تشدید کند و البته از پیشرفت‌های هسته‌ای بیشتر این کشور نیز جلوگیری کند.

پس از خروج دولت از توافق برجام در سال 2018 و در ادامه، پیشروی‌های قابل مشاهده در مورد ایران، آمریکا به خوبی متوجه شد که زندگی با ایران در سایه یک توافق اتمی، بهتر است از فقدان یک‌چنین توافقی باشد. با این همه باید در نظر داشت که اجرای مجدد برجام، در بهترین حالت ماهیتی «متزلزل» را خواهد داشت.

توافق‌های تعیین‌کننده با ایران اینطور استدلال می‌کنند که توافق جدید، ماهیتی کوتاه‌تر و ضعیف‌تر خواهد بود. دوره گریز هسته‌ای ایران در مقایسه با سال ۲۰۱۵، کاهش قابل ملاحظه‌ای یافته و اکنون شش الی نه ماه است. این در حالی است که در قالب نسخه اولیه برجام، این دوره زمانی حداقل یک سال بود. در عین حال در مورد تداوم یکچنین توافقی نیز، اما و اگر‌های زیادی مطرح می‌شود این است که از همین حالا جمهوری‌خواهان فریاد سر می‌دهند که اگر در سال ۲۰۲۴ کاخ سفید را از دموکرات‌ها پس از آن، تهدیدی در کُشتن و نابودی توافق جدید با ایران به خود راه‌اندازی کرد. نخواهند داد.

با این همه، مهم ترین موضوع خارجی با محوریت این است که توافق برجام، توافقی خواهد بود که می‌شوند. اکنون در تهران و هم دیگر پایتخت‌های جهان در مورد واشینگتن و رهبران در این کشور حضور دارند. در عین حال، ایران و آمریکا، مشوق‌های داخلی بسیار کم و محدود را جهت کاستن از سطوح رقابت‌ها و دشمنی‌های خود و تعریف فضای جدید دارند.

در نتیجه، توافق جدیدِ ایران احتمالاً در چهارچوبی راهبردی ایجاد خواهد شد که بیش از آن تداوم حیات آن را تضمین کند، عملاً باعث کاهش عمرش خواهد شد. با این همه، دو طرف اصلی توافق یعنی ایران و آمریکا می‌توانند گام‌هایی را بردارند و این نگرانی‌ها را به توافق برجام ماهیتی بادوام‌تر و طولانی‌تر ببخشند. البته که اگر چنین نشود، حتی دستیابی به یک توافق جدید نیز خود می‌تواند مقدمه‌ای برای بحران‌های ذهنی‌تر و خطرناک‌تر در ادامه راه باشد.

معادله احیای برجام و معضلِ کاهش اعتماد

با توجه به اختلافات میان نسخه اولیه توافق برجام و توافق جدید که احتمال دارد به صورت قریب الوقوع اعلام شود که محیط و فضای دیپلماتیکی که در آن، روند به پیش می رود و در نهایت به نقطه توافق رسیده است (در سال ۲۰۱۵)، اکنون بسیار متفاوت است. زمانی که توافق برجام در سال 2015 منعقد شد، بیش از دو سال مذاکره متمرکز و رو در رو میان ایران و آمریکا انجام شد که تا حدی باعث ایجاد اندک اعتمادی میان این دو کشور شد. در دوره دوم ریاست جمهوری جمهوری باراک اوباما، وزیر خارجه دولت وی «جان کری»، بیش از هر رهبر و سیاستمدار خارجی دیگر، زمانی را با «جواد ظریف» وزیر خارجه وقتِ ایران می‌گذراند. دو طرف رایزنی‌های فشرده‌ای با محل و مدام با هم در تماس بودند.

این جنس از ارتباط در نوعِ در موضوعات موضوعاتی ورای خود توافق اتمی نیز راهگشا بود. به عنوان مثال شاهد بودیم که وقتی در ژانویه سال 2016، شماری از ملوانان آمریکایی به اشتباه حریم آبی ایران را وارد کردند و وارد آب‌های سرزمینی ایران شدند و سپس توسط ایرانی‌ها متوقف شدند. ظریف و کری در جریان پنج تماس تلفنی و در کمتر از 16 ساعت، زمینه را جهت آزادسازی ملوانان کاربران خرید. مسئله‌ای که در حالت عادی می‌توانست به یک بحرانِ تمام عیار میان دو طرف ختم شود. این موضوع را از نظر توافق برجام نیز در یک موضوع جدید مشاهده کرد.

از سوی دیگر احیا شده برجام در نسخه‌ای از برنامه‌های اجرایی خواهد شد که در قالب آن‌ها انتخاب ایران و آمریکا به صورت مستقیم با یکدگر گفتگو و رایزنی وجود ندارد. ایران در جلسه و گفتگوی رو در رو با طرف آمریکایی را رد کرده است. در این چهارچوب، مذاکرات ۱۶ ماهه اخیر با محوریت احیای برجام، به جای اینکه اعتمادسازی میان تهران و واشینگتن را افزایش دهد، عملاً جریان اعتماد میان آن‌ها را کاهش داده است.

چرا که عدم تطابق و هماهنگی انتظارات، دلیل و محرک اساسی در این رابطه است. مجموعه ایران بخش‌هایی از برنامه اتمی را به تلافیِ خیانت دولت به برجام گسترش بخشید، با این حال، این کشور هیچگاه از برجام خارج نشد و امید داشت که بار دیگر آمریکا به چهارچوب توافق برجام بازگردد.

با این همه قمار تهران بر پایه آرزو و تفکرات واهی هم نبوده است. جون رئیس جمهور آمریکا در جریان کارزار انتخابات ریاست جمهوری این کشور در سال ۲۰۲۰، تصمیم دولت را در خارج از آمریکا از برجام را نوعی خودزنی این کشور توصیف کرد.

وی حتی در آن زمان متعهد شد که به محض پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و ورود به کاخ سفید، خیلی زود آمریکا را بار دیگر به توافق برجام بازگرداند. مسئله بازگرداندن آمریکا به توافق برجام حتی در چهارچوب برنامه‌های حزب دموکرات آمریکا در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۰ این کشور نیز گنجانده شده بود.

با این همه باید وقتی به کاخ سفید راه یافت و قدرت را به دست گرفت، هیچ اجله‌ای برای بازگرداندن آمریکا به برجام از خود نشان نداد. در این راستا وی به جای اجرای یک فرمان اجرایی و بازدن فوری آمریکا به توافق برجام (شبیه به همان کاری که او در باز مورد گرداندن آمریکا به چهارچوب توافق آب و هوایی و یا سازمان بهداشت جهانی انجام داد)، عملاً به روند فشارها و تحریم‌ها دولت ترامپ علیه ایران ادامه داد.

در عین حال بایدن ماه‌های ارزشمندی را نیز صرف نظر کنید و رایزنی با، امارات متحده عربی، و عربستان سعودی کرد که همگی آن‌ها مخالفان جدی انعقاد توافق اسرائیل با ایران بودند. در ماه آوریل سال 2021، ژنرال «تال کالمن» رئیس امور ایران در ارتش اسرائیل، دولت باید به این دلیل است که به قول‌های خود به اسرائیل در مسئله ایران وفادار مانده است.

وی گفته بود که «بایدن هیچ اجله‌ای برای توافق با ایران از خود نشان نداده است». چه چیزهایی باید برای ایجاد این اطمینان در میان متحدان آمریکا بود که اساساً حصول توافق با ایران به معنای گرمی فزاینده روابط تهران و واشینگتن نخواهد بود.

با اوباما که ماه‌ها زمان را صرف بهبود روابط ایران و آمریکا کرد، باید و دولتش عملاً هیچ اقدامی برای اعتمادسازی ایران انجام ندادند. در عوض، باید به جهت خودداری از حرکتِ اظهارات متحدان آمریکا، مدام تاکید کرد که ایران باید گام اول را در مسیر احیای برجام بردارد. این در حالی است که اساساً این آمریکا بوده است که از توافق برجام خارج شده است.

تصمیم باید در عدمِ بازگرداندن فوری آمریکا به توافق برجام، تا حد زیادی مقام‌های ایرانی را متحیر کرد. مسائلی که منجر به آن‌ها می‌شود به این باور برسند که اساساً قصدِ تصمیم‌گیری فرسایشی‌سازی روند تحریم‌های دولت علیه ایران با هدف وادار این کشور به پذیرش توافق است که مفاد بسیار سخت‌گیرانه‌تری را در قیاس با نسخه اولیه توافق برجام در رابطه با ایران انجام می‌دهد. .

در ژانویه 2021، «ناصر هادیان»، یکی از مشاوران دولت حسن روحانی به نشریه نیویورکر گفت که دولت باید کار کند، تمام جناح‌های اصلی ایران اگر فشارهای قابل‌توجهی را می‌آورند تا برنامه‌های اتمی ایران در انواع مختلف و پیشرفت‌های قابل مشاهده را خواهند آورد. پیدا کند.

مسئله‌ای که دقیقاً اتفاق هم افتاد. پس از آن مجلس که دولت باید به سرعت آمریکا را به توافق برجام باز نمی‌گرداند، تهران به سرعت پیشروی در توانمندی‌های اتمی خود را آغاز کرد و مخصوصاً غنی‌سازی اورانیوم خود را به مرحله‌ای پیشرفته رساند. در این راستا تا ماه می سال ۲۰۲۱، ایران چیزی در حدود دو هزار سانتریوژِ پیشرفته را در تحلیلات خود نصب کرده بود که این میزان در نوع خود بی سابقه بود.

ماه بعد، پس از حمله رژیم اسرائیل علیه تأسیسات اتمی نطنز، ایران غنی سازی اورانیوم بالای ۶۰ درصد را در دستورکار قرار داد. تحولی که برای اولین بار اتفاق می‌افتد و عملاً از پایتخت‌های غربی و حتی منطقه‌ای را نگران کرد.

مجموعه این مسائل حاکی از این بود که اساساً روند مذاکرات وین از حیث روانی، فضایی نه چندان مساعد است. در این‌ها نباید فراموش کرد که در ماه‌های ابتدایی مذاکرات وین، فصل رقابت‌های انتخابات ریاست جمهوری ایران آغاز می‌شود. در این میان عدم موفقیت ایران به انجام مذاکرات با طرف آمریکایی، به طور مستقیم تا کارایی فرآیندهای دیپلماتیک تضعیف شده و فرآیند اعتمادسازی نیز به کُندی پیش رود تبدیل شده است.

«ابراهیم رئیسی» رئیس جمهور جدید ایران پس از رسیدن به قدرت در ماه آگوست سال ۲۰۲۱، تاکید کرد که احیای برجام به عنوان اولویت اصلی وی نیست و در عین حال در تنش زدایی با کشورهای غربی نیز سودی را نمی‌بینند. او «علی باقری کنی» را به عنوان رئیس دولت خود در مذاکرات وین برگزید. فردی که دارای مخالفت با توافق برجام است.

تیم مذاکراتی دولت رئیسی ماه‌ها زمان را صرف بررسی‌های گذشته کرد و در عین حال، توان اتمی ایران در این دوره زمانی چه از حیث استقاده از سانتریفیوژهای پیشرفته و چه افزایش سطح غنی سازی، به نحوی قابل مشاهده است. مسائلی که در نوع خود به بدبینی و بی اعتمادی به غرب به ایران نیز می‌افزود.

در نهایت کار به جایی رسید که در اکتبر سال 2021، آنتونی بلینکن وزیر خارجه آمریکا در تصمیم گیری خطاب به ایران گفت که اگر ایران مسیر خود را تغییر دهد، آمریکا آماده است که گزینه هایی را در قبال آن اجرا کند. از ابزارهای نظامی علیه تهران بود).

در این میان کم کاری های دولت بایدن نیز تا حد زیادی به بی اعتمادی طرف ایرانی نسبت به آمریکا اضافه شده است. با این همه در ماه آگوست سال جاری میلادی و با نشان دادن برخی دیدگاه‌ها در مواضع مذاکراتی خود، عملاً در آستانه رسیدن به یک توافق با جامعه احیای بر قرار گرفته‌اند. در واقع دو طرف به جای زور و فشار، روند اعطای امتیاز در ازای دریافت امتیاز را در پیش گرفته‌اند.

در این نکته اساسی این است که آیا این موفقیت ادامه‌دار هم خواهد بود؟ باید منتظر ماند و دید که در ادامه چه پیش می‌آید با این حال آنچه مهم است این نکته می‌باشد که اساساً پنجره زمانی برای ایران و آمریکا در حال بسته شدن است و آن‌ها در حال آزمایش آخرین شانس‌ها و فرصت‌های خود هستند.»

Sadie Kirk

کارشناس فرهنگ پاپ. موسیقی نینجا. عاشق غذا. نویسنده. دوست حیوانات در همه جا. گورو معمولی بیکن.

تماس با ما