از پیام های دیجیتالی که پشت سر گذاشته شده اند چه داستان هایی آموخته اید؟

ناپدری من بهار گذشته فوت کرد و من آی پد او را به ارث بردم. از آنجایی که دستگاه را ریست نکرده ام، حاوی حساب قدیمی فیس بوک جف، پیام های متنی و ایمیل است. ممکن است احساس ناخوشایندی داشته باشد، مثل اینکه من با تی شرت گربه ای XXL و لباس خاکی او در خانه قدم می زنم. اما من دوست دارم جایی برای رفتن داشته باشم که در آن اعلان های تلفنم حواس من پرت نشود.

یک روز عصر، وقتی اخبار را روی آی‌پد می‌خواندم، متوجه برنامه‌ای شدم که قبلاً به آن فکر نکرده بودم: عکس‌ها. چند ماه از مرگ جف گذشته بود، و در حالی که من قبلاً پیام های جیمیل و فیس بوک او را مرور کرده بودم (چیزی برای نوشتن نیست)، این یکی را نادیده گرفته بودم. حدود سه ثانیه مکث کردم – به این فکر کردم که آیا ابتدا باید از مادرم اجازه بگیرم – و سپس نگاه کردم.

وقتی یکی از اعضای خانواده می میرد، اقوام بازمانده معمولاً جعبه هایی را در اتاق زیر شیروانی حفر می کردند و به آلبوم ها و یادگارهایی که حاوی داستان های قدیمی بودند نگاه می کردند. هنگامی که عزیزان ما امروز می میرند، به احتمال زیاد آثار دیجیتالی بی شماری از خود به جای می گذارند: پیام های متنی، پیام های صوتی، ایمیل ها، عکس های صفحه نمایش، لیست های انجام کار، حساب های رسانه های اجتماعی – از جمله موارد مخفی.

ما می‌خواهیم آنچه را که دیگران در مورد خانواده یا دوستانشان بر اساس تکه‌های دیجیتالی به جا مانده در هنگام مرگ یک نفر آموخته‌اند بشنویم. عکس، ایمیل، پیام فیس بوک، پیش نویس یادداشت یا سایر اطلاعات دیجیتالی که کشف کرده اید را با ما به اشتراک بگذارید و به ما بگویید چه چیزی به شما آموخت. (فرم زیر را ببینید.)

مانند جعبه‌هایی در اتاق زیر شیروانی، این پیام‌های دیجیتال حاوی داستان‌هایی هستند که ممکن است درباره اقوام خود ندانیم. پس از مرگ پدربزرگم، مادرم نامه هایی را که او از ارتش در طول جنگ جهانی دوم به خانه فرستاده بود، بررسی کرد و از تلاش های او برای حفظ کوشر در طول جنگ مطلع شد. این نامه‌ها همیشه وجود داشتند، اما اکنون وزن اضافی داشتند.

پس از مرگ ناپدری ام، خانواده ما عکس های قدیمی او را بیرون آوردند تا ببینند.اعتبار…با حسن نیت از باربارا اشتراوس

با این حال، برخلاف آلبوم‌های سرپرستی نسل‌های قدیمی‌تر و نامه‌هایی که با دقت نوشته شده‌اند، تکه‌های دیجیتالی که اکنون پشت سر گذاشته می‌شوند اغلب خود به خود و بدون ویرایش هستند.

ناپدری من در پایان بسیار بیمار بود و قبل از آن بیشتر اوقات فراغت خود را در رختخواب صرف مطالعه می کرد، بنابراین به نظر می رسید بسیاری از عکس های او دراز کشیده بود. با نگاهی به برنامه Photos او، عکس های زیادی از پا دیدم. بسیاری از تصاویر بیشتر شبیه فیلمبرداری تصادفی بودند تا عکس های عمدی.

پاها، پاها، پاها و سپس پاپ – مجموعه ای از نمای نزدیک از صورت جف، سرش به تخت بیمارستانش تکیه داده است. آیا جف در بیمارستان سلفی می گرفت؟ در یکی، قسم می خورم که لبخندی را تشخیص داده ام.

به عقب برمی گشتم. بیشتر عکس‌های قدیمی شامل مادر من یا گربه‌های او، ریحان و پونه کوهی – به‌اختصار رجی بود. مادرم به غیر از نام بردن آنها، هرگز نمی خواست با آن گربه ها کار زیادی کند. اما جف چشمش به او بود و هر بار که رجی در حالی که یک برنامه تماشا می‌کرد یا مجله‌ای می‌خواند روی بغل او می‌خزید و مادرم ناخواسته او را نوازش می‌کرد، جف لحظه‌ها را می‌گرفت.

همچنین در طول سال‌ها سریال‌های متعددی وجود داشت که مادرم در آشپزخانه ایستاده بود و لباس‌ها را امتحان می‌کرد. تصور می‌کنم آن عکس‌ها اجباری بوده‌اند، چیزی که فرد برای راضی نگه داشتن یک شریک زندگی می‌گیرد. اما پس از آن تعدادی از آنها در دریاچه مورد علاقه آنها در مین گرفته شدند. مادرم روی صندلی آدیرونداک نشسته بود و صحنه ای از گل های وحشی را نقاشی می کرد و جف او را از هر زاویه ای به تصویر کشید.

در سریال دیگری پسرهای سال‌ها پیش را دیدم. آنها شاید 1 و 3 به نظر می رسیدند و لباس خواب پوشیده بودند. شکم جف را در عکس‌ها می‌دیدم، پسرهایی که روبروی او روی زمین بازی می‌کردند. آنها به جف نگاه کردند، با آن برق هایی که بچه ها برای پدربزرگ و مادربزرگ ذخیره می کنند.

عکس‌ها نگاهی اجمالی به لحظه‌ای داشت که ناپدری من با پسرانم داشت که من از آن بی‌اطلاع بودم. احتمالاً هنوز در رختخواب بودم که این اتفاق افتاد و در آن خواب بودم. این باعث شد به تمام لحظات دیگری که آنها باید با هم داشته باشند فکر کنم، فقط آنها.

اگر مایل به شرکت هستید، لطفا این فرم را پر کنید. ما قصد داریم گزیده‌ای از پاسخ‌ها را در قطعه‌ای آینده در مورد ضایعات دیجیتالی که پس از مرگ شخصی باقی می‌مانند منتشر کنیم. ما هیچ بخشی از ارسال شما را بدون تماس با شما منتشر نمی کنیم. ممکن است از اطلاعات تماس شما برای پیگیری با شما استفاده کنیم.

Cornelius Mcgrath

درونگرا. قهوه خور. کاوشگر. متخصص تلویزیون بشارت بیکن لاعلاج. طرفدار فرهنگ پاپ

تماس با ما