مجسمه مومی زنی از سالم قرن هفدهمی در مرکز صحنه یدکی تئاتر میتزی ای نیوهاوس قرار دارد. ما در موزه جادوگری سالم هستیم، و این زن، با اخم ترسناک و روسری سیاه، یکی از قربانیان محاکمه های بدنام جادوگران شهر بود.
اگر این موضوع درس زبان انگلیسی شما را در مورد «بوته بوته» آرتور میلر، یا چیزی که بکی، راهنمای تور موزه سالم، با بیاعتنایی به عنوان «نمایش لعنتی کریسمس» شهرش از آن یاد میکند، به یاد بیاورد، این بخشی از هدف این نمایشنامه جدید سارا رول است. ، “بکی پرستار سلم.” تولید تئاتر لینکلن سنتر که توسط ربکا تایچمن کارگردانی شد و روز یکشنبه اکران شد، جادوگران را می آورد اما جادو را فراموش می کند.
بکی (Deirdre O’Connell)، که خود را به عنوان نوادگان زن مومی، ربکا نرس، به تماشاگران معرفی می کند، از فیلمنامه خارج می شود و خلاصه ای رنگارنگ و پرمعنا از کار میلر را به یک گروه تور ارائه می دهد. در یک تور دیگر، او رکورد «بوتههوا» را درست کرد: ابیگیل، زن جوانی که ظاهراً بزرگتر را اغوا کرد، با جان پراکتور ازدواج کرد، نه آنطور که در نمایشنامه ارائه شده است، بلکه 11 ساله بود. و این یکی از الهامهای شخصی میلر بود. زیرا این کار شهوت او برای مرلین مونرو جوانتر بود.
پس از اخراج بکی به خاطر بداهه پردازی هایش، او برای کمک به یک جادوگر محلی (کندی باکلی) مراجعه می کند. یک طلسم به طلسم دیگری منتهی می شود و به زودی بکی به طور جادویی روابط بین فردی خود را دستکاری می کند، از جمله روابطی که با دوست دیرینه اش (و دوستش) باب (برنارد وایت) و نوه اش گیل (آلیسیا کرودر) که به دلیل افسردگی در بیمارستان بستری شده است.
وقتی بکی با عواقب استفاده از هوکوس پوکوس برای اصلاح زندگیاش دست و پنجه نرم نمیکند، با دختر مردهاش صحبت میکند یا به خاطرات ربکا پا میگذارد. و بازی در این صحنهها قویتر است، زمانی که محاکمه جادوگر ربکا نرس را با جادوگری معاصر بکی نرس پل میکند.
رول («در اتاق بعدی، یا نمایشنامه ویبراتور»، «خانه تمیز») در پسگفتار نمایشنامهاش مینویسد: «فکر میکردم در پایان درام تاریخی خودم درباره محاکمههای جادوگر سالم بنویسم، اما هر زمانی که سعی کردم انگشت پام را در قرن هفدهم فرو کنم، قلمم برگشت و به من گفت که در دوران خودم بمانم. متأسفانه این کمی عدم تعین نویسندگی در فیلمنامه مشهود است، که عناصر متفاوت آن به جای یک پرتره منسجم، مانند تکههای پازل جداگانه هستند.
عناصر فنی نیز ناهماهنگ هستند. موسیقی اصلی محلی، ساخته شده توسط خواننده و ترانه سرا سوزی روش، برای لحن نمایش بیش از حد احساساتی است. و نورپردازی، طیفی از رنگهای جادویی پر زرق و برق و سوسو زدنهای ماورایی که توسط باربارا ساموئلز طراحی شدهاند، برای صحنهپردازیای که با هوسبازی کوتاه است، بسیار مسحورکننده است. طراحی صحنه ریکاردو هرناندز چیزهای زیادی را برای تخیل باقی می گذارد – یک بال پر سیاه و سفید بزرگ از سقف آویزان شده است، در حالی که یک صحنه بدون تزئین با دیوار پشتی تخته ای سروی جنگل را تداعی می کند.
«بیکی پرستار سلم» که در دوران ریاستجمهوری ترامپ اتفاق میافتد، به طور غیرمستقیم درباره شیوههایی که زنان در جامعه به تصویر کشیده میشوند و قضاوت میشوند، توضیح میدهد. هیجانانگیزترین بخش این کار در نیمه راه است، زمانی که بازیگران، همه در لباس پیوریتان، دور بکی، اکنون ربکا، میخوانند: «قفلش کن». ناگهان بازی ترسناک می شود، مخاطرات آنی تر می شود. اما به زودی ارجاعات حذف می شوند و نمایشنامه ادامه می یابد.
سپس مسائل وجودیتر بکی وجود دارد: او احساس میکند در زادگاهش گرفتار شده است، با چشماندازهای شغلی محدودی مواجه است، عاشق بهترین دوست متاهل خود است و تلاش میکند نوهاش را بزرگ کند. همچنین اعتیاد به مواد افیونی در این ترکیب وجود دارد که خانواده بکی را تکان داده است.
بخشهای واقعگرایانهتر داستان بکی چیزی بیش از طرحهای ساده از شخصیتها و شرایط به نظر میرسد، و کمبود شیمی در میان بازیگران وجود دارد. رئیس او در موزه، شلبی (تینا بنکو)، یک دانشگاهی استهزآمیز با همدلی کمی است. باب دوست شیرینی است که همیشه او را دوست داشته است. گیل نوجوان غمگینی است که می خواهد هم با بکی ارتباط برقرار کند و هم خودش را از دستش رهایی بخشد. و به نظر می رسد استن (جولیان سانچز)، دوست پسر و دوست پسر گوت جدید گیل، برای ایجاد درگیری دیگری در رابطه گیل و بکی وجود دارد.
اوکانل که امسال برای بازی در «دانا اچ.» لوکاس هنات برنده جایزه تونی شد، بکی نه چندان سه بعدی را ارتقا می دهد و به او جذابیت نیوانگلند خشن در اطراف لبه ها می دهد – همراه با بینی، لهجه r-dropping to match.
تولید، تحت هدایت تایچمن، مملو از صحنههای کوتاهی است که تغییرات آن باعث شده که بازیگران به سرعت و بدون تشریفات اثاثیه داخل و خارج از مجموعه را بچرخانند. O’Connell بسیاری از طنز را حمل می کند، اما در غیر این صورت، زمان بندی کمیک سریال به طرز عجیبی خاموش است، و تلاش های بی رویه برای خنده، مانند تلفظ منحصر به فرد جادوگر از کلماتی مانند “روغن” (“ull”)، بی امان است.
در آخرین دقایق خود، «بکی پرستار از سالم» سعی میکند مضامین خود را از طریق یک مونولوگ صمیمانه و یک آیین خندهدار جمع کند. اما در آن زمان دیگر خیلی دیر شده است. نمایشنامه دو ساعت به رقصیدن حول یک پیام فمینیستی مبهم می پردازد. مشکل اصلی این تولید همین است: طلسمی که جادوی واقعی را به صحنه بیاورد را کشف نکرده است.
بکی پرستار سلم
تا 31 دسامبر در تئاتر لینکلن سنتر میتزی ای. نیوهاوس، منهتن. lct.org. مدت زمان: 2 ساعت.